۷.۱۰.۱۳۸۸

روسیه کجاست؟

Прощай, немытая Россия,
Страна рабов, страна господ,
И вы, мундиры голубые,
И ты, им преданный народ.

Быть может, за стеной Кавказа
Сокроюсь от твоих пашей,
От их всевидящего глаза,
От их всеслышащих ушей

خداحافظ ای روسیه ی ناپاک،
سرزمین بردگان،سرزمین اربابان
و شما ای یونیفرم های آبی
و تو ، ملت سرسپرده به یونیفرم.

باشد که در آنسوی دیوارهای سنگی قفقاز
از جاسوسانت امان یابم،
از چشمهایشان که همه چیز را زیر نظر دارند
و از گوشهایشان که هر نجوایی را می شنوند.


این شعری بود از میخاییل یوریوویچ لرمانتف. به نظر می رسد آسمان همه جا یک رنگ است، حتی می شود گفت در طول تاریخ آسمان همین رنگ بوده است! نظر شما چیست؟ روسیه کجاست؟

۱۲ نظر:

RusoIran گفت...

سلام خانم؛
آزادی واقعی تاکنون در هیج جای جهان به درستی اجرا نشده!حال برخی کشورها ظاهر دیکتاتوری تر و برخی دموکراسی تر دارند. که اغلب در پس این آزادی بی حد، سیاستی کثیف خوابیده...
واقعاً همه جا آسمان همین رنگ است! اما رنگ آسمان ایران دیگر زیادی سیاه و کشنده شده!
آپیده هم هستم...

چوپان گفت...

سلام
روسیه جاییه که نویسنده هایی مثل داستایوفسکی و ناباکوف رو داشته و از تمام نوشته هاشون میتونی روس ها را خوب بشناسی. افرادی عیاش، سرد، هوس باز اما به شدت محکم با اراده ای آهنین که شاید به بهای داشتن سردترین سرزمین دنیا به دستش آوردن.
مردم روسیه هم سالها گرفتار تزار بودن، بعد انقلابی بلشویکی گرفتار حکومتی استالینی میشن و "شد آنچه که شد". شاید اونا هم درد مشترکی دارن با ما و اون هم سالها در انتظار آزادی بودن و دست خالی برگشتنه..

گلاویژ گفت...

سلام
خوشحالم که باز هم آمده اید.
بله روسیه داستایوسکی و ناباکوف دارد. اما پوشکین ، لرمانتف ، مایاکوفسکی و گورکی را هم دارد و روس ها علاوه بر اینکه عیاش و سرد و هوس باز هستند، آزادیخواه هم بوده اند. منظور من این نبود که "روسیه" به لحاظ جغرافیایی یا فرهنگی چه گونه کشوری ست. می خواستم به شباهت های بین حکومت ها و مردمان در طول تاریخ اشاره کرده باشم.و اینکه آزادی در ذات بشر است.
شاعر همین شعر یعنی لرمانتف ، به خاطر آزادیخواهی بلاها کشید، دوبار تبعید و طرد از مجامع و آخر هم مرگی از پیش فراهم شده در دوئلی سیاسی.
ببینید این شعر چقدر با شرایط ما سازگار است!چشم های همه چیز بین و گوش های همه چیز شنو. آزادگان در بند و تبعید. پس در حال حاضر ایران می تواند روسیه باشد! (به لحاظ شباهت شرایط فعلی، البته در این فرض پیشینه ی بومی و فرهنگی رادر نظر نگرفته ام)

RusoIran گفت...

سلام؛
جناب چوپان؛ من متاسفانه با شما آشنایی ندارم! بنده تقریباً بیشتر عمرم رو صرف شناختن مردم روسیه، رفت و آمد با آنها و هر چی که فکرش رو بکنید درباره ی روسیه کردم... جسارتاً خیلی با بی انصافی صحبت کردید. ببینید، خصوصیات رفتاری مردم یک جامعه رو نمی توان با دو تا رمان فهمید. من بینشان زندگی کردم! من دوستان روس زیادی دارم که می توان گفت بعد از خانواده نزدیک ترین کسانم هستند. هیچ گاه بی انصافی ها، نا جوانمردی ها، اهانت ها، بی محلی ها و ... فراوانی را که از ایرانی ها دیدم، از آنها ندیدم...

سه نقطه..علامت تعجب! گفت...

آسمان همه جا همين رنگ است...
گاهي تيره تر و سيه تر...
گاهي بيش از حد آلوده...
گاهي هم مرگبار...
ديگه علاقه اي به شناخت روس ها ندارم....

گلاویژ گفت...

سلام
همه ما متفق القولیم که آسمان همه جا یک رنگ است و آن یک رنگ هم سیاه است! اما باید توجه داشت که زیر این آسمان سیاه، همیشه چیزهای قابل توجه و به دردبخوری هم یافت می شود! لااقل برای من یکی. و شناخت بشر به طور کلی و شناخت تیره ها و اقوام و ملل و افراد مختلف به طور جزئی یکی از این موارد است.
به نظرم باید یاد بگیریم در میان آلودگی ها و سیاهی ها بگردیم، شاید آیینه ای پیدا کنیم.

ناشناس گفت...

مور : خواهشا کمی هم امید بدهید،
آدم به امید زنده هست،

گلاویژ گفت...

سلام
اگر دقت کرده باشید بنده در کامنت قبلی همین کار را کرده ام!
ولی آدم تنها به امید زنده نیست،آدم گاهی به توهم امید زنده است!

مور گفت...

من همه نظرات را خوندم و نظر من به نظر گلاویژ نزدیکتر هست.ما نباید عدم آگاهی خودمون را گردن کشور یا ملت دیگری بیاندازیم. امام در مورد کشور های استعمار گر حرف قشنگی زد گفت: انها زودتر بیدار شدند و ما را خواب کردند.

میانگین مطالعه در کشور ما چقدره؟
چقدر هموطنان ما سعی میکنن با مطالعه آگاهی هاشون را افزایش بدند؟

گلاویژ گفت...

سلام
دوستان احساس می کنم داریم از بحث خارج می شویم.صحبت بر سر عدم آگاهی و میانگین مطالعه نبود، اگر یادتان باشد داشتیم می گفتیم ویژگی های دیکتاتوری و موضعگیری در برابر آن در همه ی ملت ها و طی قرون و اعصار مشابه بوده است.
از روسیه تنها به عنوان مثال یاد شده است.
در ضمن جمله ای که از امام نقل کرده اید خودش در این موقعیت نقض غرض می کند!!! چرا که با نقل این جمله باز هم دارید عدم آگاهی ملتی را گردن ملل استعمارگر می اندازید!
نمی گویم آنها بد نبودند ولی زمینه را خود ملت هایی که استعمار شدند فراهم کردند.

ناشناس گفت...

فکر نمیکنم نقض غرض باشد، اگر خواب کردند منظور استعمار باشد،
به قول دوستمان : زمینه هر بدبختی را شاید بتوان گفت خود ملت فراهم میکنند.

گلاویژ گفت...

نقض غرض است دیگر دوست عزیز!
ببینید ایشان می گویند: "ما نباید عدم آگاهی خودمان را گردن کشور یا ملت دیگری بیاندازیم. "
بعدش جمله ای مثال می آورند که آن را نقض می کند: "آنها زودتر بیدار شدند و ما را خواب کردند."
"آنها" ما را خواب کردند؟! یا ما در خواب خرگوشی بودیم و خودمان به آنها فرصت دادیم؟!!! آنها از فرصت هایی که ما برایشان فراهم کردیم استفاده کردند.اصولا اگر حکام زمان استعمار اینقدر بی کفایت نبودند، استعماری رخ می داد؟ ابرقدرتها دیدند حکومت بی کفایت است (در خواب است) و از قیام های جسته گریخته ی مردمی هم کاری ساخته نیست،پس وارد عمل شدند.