این روزها وبلاگمان خواننده ی روس زبان هم پیدا کرده، به به چشممان روشن!!! برای همین جهت رفاه حال دوستان روسی دان، یک شعر به زبان اصلی از خواهر آنا آخماتووا می گذاریم، بعدش هم برای رفاه حال دوستان فارسی زبان ترجمه اش را می گذاریم! پیش به سوی رفاه بیشتر و مدریت جهان به صورت دو زبانه و با دست خالی!!!
* * *
Когда человек умирает,
Изменяются его портреты.
По-другому глаза глядят, и губы
Улыбаются другой улыбкой.
Я заметила это, вернувшись
С похорон одного поэта.
И с тех пор проверяла часто,
И моя догадка подтвердилась.
آدمی وقتی می میرد
سیماهایش دیگرگون می شوند.
چشم ها دگرگونه می بینند و لبها
لبخندی متفاوت می زنند.
من این را وقتی دانستم که
از تشییع جنازه ی یک شاعر باز می گشتم.
از آن پس باور دارم،
و گمانم هم بدل به یقین شده است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۸ نظر:
اُچن خاراشُ پادروگا!
نا وی یشیُ استودنت؟!
بله دوست عزیز، دانشجو هستم و سعی می کنم دانشجو بمانم!
آخي...قشنگ بود آپت...
آدمي وقتي ميميرد عبور مي كند از راهي كه پيش به سوي معبود بود....
ولي خیلی شبیه دوست من حرف می زنین و دلیلش هم همینی هست که خودتون میگین!
خوش باشي...
سلام...
مرسي ممنون لطف دارين!
سلام خانم،
اینترنت پرسرعت دارید شما؟!
اگر بله، می توانید چند تا از آهنگ های Хворостовский را از اینجا بگیرید!
http://www.predanie.ru/music/Hvorostovskij_Simvol_very/
موفق باشید....
اینم آهنگ درخواستیتان:
http://dl.zaycev.net/ed36136adcd09f388d1f0d82faf259ff/829/82981/hvorostovskiy_dmitriy_-_temnaya_noch.mp3
خوب می گم، حالا به خاطر رفاه حال ما آپ کنید دیگر!
سلام . چه حال وخبر ؟ با روزه در چه حالی ؟ با امتحانات چطور؟
ارسال یک نظر